۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۹, شنبه

اسفندیار رویین تن در اوستا

اسفندیار رویین تن در اوستا

واژه اسفندیار و تحول آن
کلمه اسفندیار در اوستا به صورتهای "سپنتودات"(اوستا- spento-dato فروردین،یشت،بند103) و"سپنتوذات" (spento-dhata) آمده است.و در پهلوی "اسپند-یاد"( spand-yad بند هش،فصل دوازدهم،بند دوم،و بند یک فرگرد بیستم وندیداد پهلوی(،"سپندی-آد"( spendiadh)،"سپندی-آت"(spendi-at)،و یا "سپندی-دات"( (spandi-dat،"سپند-شِید"( spend-shed که در دینکرد هشت،بند 18 آمده است فرمی از spend-dad می داند.)آورده شده است و سپس در فارسی نو به شکل های،"اسپندار،اسپندیار"(برهان قاطع صفحه 99 ،فرهنگ جهانگیری جلد اول ص 1257)،"سپندار،سپندیار"(فرهنگ جهانگیری جلد اول ص 640)، "اسفندارواسفندیاد"(غیاث اللغات جلد اول ص 52)،و سر انجام "اسفندیار"* در آمده است.

*فرهنگ معین جلد پنجم ص 132 و لغت نامه دهخدا جلد ششم ص 2327.
یوستیjusti در نامناه ایرانی فرم اسپندیار(ispendiar)و فرم اسفندیار (isfendiar).
در تحول واژه اسفندیار از صورت اوستایی به پهلوی و سپس به فارسی نو تغییرات زیر به چشم می خورد:
الف-از اوستایی به فرم پهلوی:
1-مصوت پایانی جزء نخست کلمه حذف شده است:
Spentoàspent
2-همخوان بی واکt-جزء نخست،به همخوان واک دارd- تبدیل شده:
Spentàspend
3-مصوت پایانی جزء دوم حذف شده است:
Spenf-dataàspent-dat
و سپس صامت t-باردیگر به d-مبدل شده است:
Spend-dataàspend-dad
-4بین دو صامت d-در پایان جزءاول و در آغاز جزءدوم برای سهولت تلفظ،مصوت –iاضافه شده است:
Spend-dadàspend-i-dad
-5و سرانجام صامت d- درآغاز جزء دوم به تدریج حذف شده است:
Spend-i-dadàspendi-ad

ب-از پهلوی به فرم فارسی نو:
1-صامت پایانی d- به-r تبدیل شده است:
Spendi-adàspend-i-ar
-2قبل از خودشه sp- باری سهولت تلفظ مصوت -iاضافه شده است:
Spendi-aràispend-i-ar
-3صامت –pبه -f تبدیل شده است:
Spendi-aràisfend-i-ar
-4مصوت -e- میانی به مصوت –a – تبدیل شده است:
Isfend-i-aràisfand-i-ar

اجزای واژه اسفندیار
نام اسفندیار در اوستا از دو جزء "سپنتو" به معنای "مقدس" و صفت مفعولی "داته"از ریشه "دا" به معنای "آفریدن" ترکیب شده است که بر روی هم "آفریده پاک"؛معنا شده است.
بارتولومه و دوهارله واژه لاتین "سپنت" را با واژه "شنتاس"(لیتوانی)و "شوتو"(اسلاوکهن)و "سنکتوس" (لاتینی) به معنای "پاک ومقدس" هم ریشه می دانند.
علاوه برآن بارتولومه،واژه "سپنت"را به معنای "سود ،فایده و سلامت بخش"آورده است.
یوستی و هورن فرم پازند سپنت را به صورت "شپاننه"(cpananh`)از ریشه "شپن"(cpan) درمعنای "مقدس" و "فایده و افزونی"،آورده اند.
پور داود،سپنت را از ریشه آریایی "سوا"(sava) به معنای "سود و فایده و درمان بخش"که در سانسکریت به صورت "سونت"(savant) در آمده است،یکی می داند.(پورداود،یشت ها،جلد اول،ص 70)
معادا پهلوی واژه "سپنت"را "افزونیگ" به معنای "سود و فایده رسان" است که با بعضی معانی واژه سپنت برابری می کند.

اشتقاقات واژه اسفندیار
جزء نخست نام اسفندیار یعنی "سپنت" صفتی است که معمولا در اوستا و سپس در پهلوی مکررا چه به صورت ساده و چه به صورت صرف شده*،به کار رفته است.اما همین واژه ((سپنت)) با سایر واژه های اوستایی و یا پهلوی ترکیب شده و به صورت یک کلمه مرکب در آمده است.در اینجا به بعضی از این واژه های مرکب اشاره می شود،برای مثال:اسپنیشت (spenista آتش مقدس جهان مینوی)؛سپنت آرمئیتی**(ایزد بانوی زمین)،اسفند یا اسفندیار(آخرین ماه سال شمسی)امشاسپند(ایزدان مقرب اهورامزدا)،گئوسپنت یا گوسپند(شکل پهلوی)،مانترسنپد(کلام مقدس-در پهلوی به شکلهای "ماراسپند"و"مانسراسپند"آمده است.)،سپنت مئینیو،سپنتودات1 (نام کوهی مقدس در اوستا)،سپنتمدگات(شامل هاتهای 47 الی 50 گاهان است.)سپندنسک(از نسکهای گمشده اوستا) اسپند،سپند و یا اسفند2 (گیاه معروف)وهمچنین باقی مانده در نام آذرباد مهراسپندان.

*بعضی صورتهای صرف شده واژه ((سپنت))در اوستا برای نونه عبارتند از :spentahya،spenista،spanahvant جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به فرهنگ نامه بارتولومه،صص 1620،1618،1612
**spenta-armaiti-گونه های نوشتاری دیگر این واژه:سپند ارمذ(پهلوی)و در فارسی نو:سپندارمذ،سپندارمد،اسپندارمد،اسپندارمز،اسفندارمز،سفندارمز،سپند-آرمذ
1- نخستین بار در زامیاد یشت،بند 26 و در بند سپندات،فصل دوازدهم،بند دوم و بیست و سوم از این کوه نام برده شده است که گویا در ناحیه ((ریوند))نیشابور بوده است.سپند کوه نیز در اشعار فارسی آمده است:
به خون نریمان کمر را ببند برو تازیان تا به کوه سپند
2-این واژه را در لاتین معادل(rauta) ودر فرانسوی (rue)و درآلمانی (raute) و در عربی حرمل(harmel) گویند.

اسفندیار در متون اوستایی
برای بررسی شخصیت اسفندیار در متون اوستایی نخست این متن را به دو بخش تقسیم می کنیم:
1- متونی که در ردیف قدیمی ترین متن های اوستایی قرار دارد به عبارت دیگر زمان سرودن یا نگارش این متون به پیش از تاریخ تدوین اوستا(عهد اشکانی و ساسانی)بر می گردد.
از جمله این متون می توان به فروردین یشت(یشت13)اشاره کرد که زمان نگارش این یشت را به زمان سرودن یا نگارش ((گات ها)) و یا در دورانی پیش از هخامنشی یا اوایل این دوره می رسانند.*
2- آن دسته متونی که ما به نام "اوستای متاخر"می شناسیم معمولا تاریخ نگارش آنها را به عهد ساسانی بر می گردانند.برای نمونه وندیداد فرگرد بیستم بند یک و خرده اوستا در "همازور فروردینگان" و "آفرین هفت امشاسپند" و دعای پتیت ایرانی که تنها متن زنده آن موجود است ولی عموما آن را جزء ضمائم خرده اوستا می دانند،به اسفندیار اشاره شده است.
یکی دیگر از متون اوستایی که در عهد ساسانی ساخته و نوشته شده است،یشت 24یعنی ویشتاسپ یشت است که در بند 25 آن،نام اسفندیار آورده شده است.

اسفندیار در متون اوستایی متقدم
در بخش دوم** فروردین یشت،فروشی دویست و پنجاه تن از پادشاهان نامداران و دلیران و پارسایان،از جمله اسفندیار ستوده شده است.
در بند 103 این یشت فروشی لسفندیار به همراه فروهر دلاورانی چون هوشیئوثن،پشی شی ئوثن،بستوری،کوارسمن،فرش اشتر،جاماسب و اوارشتری،ستوده شده است؛در این بند(103)اسفندیار با صفت تهم(=دلیر و شجاع) از سایر دلاوران دیگر متمایز می شود:
((فروهر پاکدامن هوشیئوثن را می ستاییم،فروهر پاکدین پشی شیئوثن را می ستاییم،فروهر پاکدین سپنتودات دلیر را می شتاییم،فروهر پاکدین بستوری را می ستاییم فروهر پاکدین کوارسمن را می ستاییم،فروهر پاکدین فرش اشتر{از خانواده}هُووَ را می ستاییم،فروهر پاکدین جاماسب {از خانواده}هُووَ را می ستاییم،فروهر پاکدین اواَراشتری را می ستاییم.))
*کریستن سن،رساله مزدا پرستی،ترجمه صفا(ذبیح الله)ص 122
**این یشت را معمولا به دو بخش تقسیم می کنند:بخش اول از بند 1-84 که به توضیحات کلی از ((فره وشی))اختصاص می یابد و در بخش بند از 85-158 فروشی دویست و پنجاه تن از نامداران ایرانی که از ((گی مرتن)) شروع و به (( سوشیانت)) ختم می شود،ستایش می گردد.نک:reichelt avesta reader p:115

اسفندیار در متون اوستایی متاخر
در وندیداد فرگرد بیستم بند یک,صحبت ازرویین تنی اسفندیار است :(( زرتشت از اهررا مزدا خواست درستکار ترین کسی که نخستین از مردم باشد که آسیب ناپذیر است بوسیله سحر،کسی که خوب می داند که چگونه بدنش را " چون سپند یاد " حفظ کند که شمشیر بر بدن او کارگر نشود.))
در سه بخش " همازور فروردینگان " دعای "پتیت ایرانیک " (توبه نامه ایرانی ) و آفرین هفت امشاسپند،از کتاب خرده اوستا بنام اسفند یار برمی خوریم.
همازور فروردینگان،کرده 120:
((فزون نیرومند باد،فروهر یل اسپندیار همه با فروهر همه رزمیان،پهلوانان دلاوران*))
دعای پتیت ایرانیک،بند یک**:
((و من بدین پاک و نیک مزدیسنا پایدارم به آن دینی پایدارم که خداوندگار هرمزد و امشاسپندان آن را به فروهر ستوده زرتشت سپنتمان آموختند و زرتشت آن را به گشتاسب شاه آموخت و گشتاسب شاه آن را به فرشوشتر و جاماسب و اسفندیار آموخت،ایشان آن را به نیک آموختند و پشت به پشت به آراینده دین راستین آذربارمهر اسپندان رسد کسی که آن را بیاراست و سرآن رستگار ماند.))
بند 22: ))به سه گفتار،و صد گفتار و هزار گفتار و به ده هزار گفتار و سوگند که من دین پاک و نیک مزدیسنان را باور دارم همانگونه که اهورامزدا و امشاسپندان را به فروهر مقدس زرتشت،پسر سپنتمان ،آموختند و زرتشت به کی ویشتاسب به فرشوشتر،جاماسب و اسفندیار یاد داد و آنها به همه نیکان جهان آموختند.))
آفرین هفت امشاسپند،بند14:
((خجسته باد روان سروران،دستوران،موبدان،هیربدان،مومنان،مبلغان ایمان و مریدانی که بر روی این جهان مادی مرده اند،خجسته باد روان،کیومرث،هوشنگ،تهمورث،جمشید،فریدون و منوچهر بامی،زاوپسر تهماسب و کی قباد و کی کاووس و کی سیاوش و کی خسرو و کی لهراسب و کی گشتاسب و بهمن و اسفندیار.))
یکی دیگری از متون اوستای متاخر همانگونه که قبلا اشاره شد،ویشتاسب یشت است.
وسترگارد(vestergaard) در اوستای خود این یشت را بیست و چهارمین یشت اوستا می داند.وست در مجلد 37(S.B.E) آورده است که هشت فرگرد این یشت در واقع بخش تحریف شده ای از نسک دهم اوستا یعنی ویشتاسپ ساستو (vistasp-sasto) بوده است.
متن اوستایی ویشتاسب یشت دارای 65 بند است که به هشت فرگرد تقسیم شده است.
در بند 25از اسفندیار با صفت تهم(=دلیر)نام برده شده است و همانند فروردین یشت(بند 103)فروهر اسفندیار ستوده شده است.

*خرده اوستا،ترجمه موبد اردشیر آذرگشب،ص160
**این دعا در جلد سوم اوستای اشپیگل ص 168،بند یک به آلمانی ترجمه و در جلد سوم اوستای دارمستر در بند دوم،آمده است.(ترجمه این بند از کتاب خرده اوستا گزارش پورداود،ص40 استفاده شده است.)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر